دستگاه لنفاوی

دستگاه لنفاوی یک راه فرعی برای جریان مایع از فضاهای میان بافتی به سوی خون می‌باشد. مهمترین نکته این است که دستگاه لنفاوی می‌تواند پروتئین ها و ذرات بزرگ را از فضاهای بافتی دور کند، در حالی که هیچ یک از آن ها نمی‌توانند مستقیما” جذب خون مویرگی شوند. ضرورت این عمل برداشت پروتئین ها از فضاهای میان بافتی به گونه‌ای است که بدون آن ظرف ۲۴ ساعت خواهیم مرد. با سایت دانستنی های ورزشی همراه باشید.

دستگاه لنفاوی

بافت های لنفاوی

عمده‌ترین سلول های تشکیل دهنده بافت های لنفاوی ، لنفوسیت ها هستند که به همراه آن ها سلول های دیگری نظیر پلاسماسل‌ها و ماکروفاژها نیز دیده می‌شوند.

سلول های تشکیل دهنده بافت های لنفاوی بر روی داربستی از سلول ها و الیاف رتیکولر قرار دارند و معمولا” به دو صورت ندولر و منتشر دیده می‌شوند. ندول‌ها یا همان گرهک به دو صورت اولیه و ثانویه وجود دارد. ندول‌های اولیه ندول هایی هستند که در آنها تراکم سلول ها یکنواخت می‌باشد و عمدتا از لنفوسیت های کوچک تشکیل شده‌اند. ندول های ثانویه ندول هایی هستند که دارای یک ناحیه متراکم و تیره محیطی و یک ناحیه کم تراکم روشن مرکزی به نام مرکز زایا می‌باشد.

اعضای لنفاوی

اعضای لنفاوی در مقایسه با بافت های لنفاوی توسط کپسولی از بافت همبند احاطه شده‌اند و به عنوان ارگانی مستقل محسوب می‌شوند. اعضای لنفاوی به دو دسته تقسیم می‌گردند. اعضای لنفاوی اولیه شامل مغز استخوان و تیموس می‌باشد که محل تمایز لنفوسیت ها هستند و اعضای لنفاوی ثانویه شامل عقدهای لنفی ، طحال ، لوزه‌ها و پلاک‌های پی‌یر می‌باشد که محل استقرار لنفوسیت های تمایز یافته می‌باشد.

اعضای لنفاوی اولیه

مغز استخوان: که بافت نرم و پر عروقی است که حفره مرکزی استخوان های دراز و فضاهای بین ترابکولی استخوان های اسفنجی را پر می‌کند.

تیموس: تیموس ارگانی است که در زیر قسمت فوقانی جناغ سینه رشد و تکامل می‌یابد. وزن تیموس در مقایسه با وزن کل بدن در زمان تولد حداکثر می‌باشد و به عنوان عضو لنفاوی اولیه محل تولید لنفوسیت T می باشد. وظیفه اصلی تیموس این است که محلی برای تکثیر و تمایز لنفوسیت های T می‌باشد که این امر تحت تاثیر فاکتورهای مترشحه از تیموس انجام می‌گیرد. تیموس پس از بلوغ سیر قهقرایی آغاز می‌کند که طی آن جمعیت لنفوسیت ها کاهش یافته و بوسیله بافت چربی جایگزین می‌شود.

اعضای لنفاوی ثانویه

عقدهای لنفی

طحال: طحال به وزن تقریبی ۲۰۰ گرم بزرگترین ارگان لنفی بدن است که در حفره شکمی زیر دیافراگم و پشت معده قرار دارد. طحال در مسیر گردش خون قرار دارد و نسبت به آنتی‌ژن هایی که وارد خون می‌شوند حساسیت نشان می‌دهد و بنابراین محل تصفیه خون است. علاوه بر فعالیت های ایمنی، طحال محل برداشت گویچه‌های قرمز پیر و پلاکت ها می‌باشد. در طحال نواحی سفید رنگی به نام پالپ سفید دیده می‌شوند که در زمینه قرمز و پر خونی به نام پالپ قرمز قرار گرفته‌اند. با توجه به اعمال طحال برداشت طحال با پیدایش گلبول های قرمز غیره طبیعی، افزایش پلاک ها و افزایش احتمال بروز عفونت های خونی همراه می‌باشد ولی مشکل جدی ایجاد نمی‌کند.

لوزه‌ها: لوزه‌ها مجموعه‌ای از ندول های هستند که در ابتدای لوله گوارش قرار گرفته‌اند. لنفوسیت های تولید شده در لوزه‌ها به داخل اپی‌تلیوم پوشاننده آن ها نفوذ کرده و نهایتا دفع می‌شوند. لوزه‌ها بر اساس موقعیت خود تحت عنوان کامی، زبانی و حلقی نام گذاری شده‌اند: پلاک های پی‌یر: در دیواره روده باریک بخصوص ایلئوم، چندین ندول لنفاوی مجتمع شده و توده‌های وسیعی را بوجود می‌آورند که پلاک پی‌یر (peyers patch) نامیده می‌شوند.

تشکیل لنف

مایع میان بافتی که وارد عروق لنفاوی می‌شود لنف را می‌سازد لذا ترکیب لنف اولیه‌ای که در بافت جریان می‌یابد تقریبا” با مایع میان بافتی یکسان است. غلظت پروتئین در مایع میان بافتی اکثر بافت ها بطور متوسط حدود 2g/dl است و غلظت پروتئین لنف جاری در این بافتها نیز نزدیک مقدار مزبور است غلظت پروتئین در لنفی که در کبد تشکیل می‌شود تا حد ۶g/dl می‌رسد و غلظت پروتئین لنفی که در روده‌ها تشکیل می‌شود تا ۴۳g/dl می‌رسد.

حدود ۳/۲ کل لنف بدن در حالت طبیعی از کبد و روده‌ها بوجود می‌آید لذا غلظت پروتئین در لنف مجرای توراسیک (کانالی که لنف تمام قسمت های تحتانی از آن به بالا جریان می‌یابد) که مخلوطی از لنف تمام بدن است معمولا ۵۳g/dl می‌باشد.(dl همان دسی لیتر است) صمنا دستگاه لنفی یکی از راههای اصلی جذب مواد غذایی از دستگاه گوارشی است، زیرا مسئولیت اصلی جذب چربی ها را بر عهده دارد. بالاخره اینکه حتی ذرات بزرگ نظیر باکتریها نیز می‌توانند از طریق سلول های اندوتلیال مویرگ های لنفاوی به لنف راه یابد. هنگامی که لنف از غدد لنفاوی می‌گذرد، این ذرات برداشته و تخریب می‌شود

عوامل موثر بر جریان لنف

تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف

تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف اگر عملکرد عروق لنفاوی طبیعی باشد، هر عاملی که فشار مایع میان بافتی را افزایش دهد، در حالت طبیعی جریان لنف را نیز زیاد می‌کند. برخی از این عوامل عبارتند از افزایش فشار مویرگی ، کاهش فشار اسمزی کلوئیدی پلاسما، افزایش پروتئین مایع میان بافتی و افزایش نفوذپذیری مویرگها. کلیه این عوامل باعث می‌شوند تعادل تبادل مایع در محل غشای مویرگ خونی به گونه‌ای تغییر کند که مایع بیشتری وارد فضای میان بافتی شود، و در نتیجه بطور همزمان حجم مایع میان بافتی ، فشار مایع میان بافتی و جریان لنف نیز افزایش یابد.

البته اگر فشار مایع میان بافتی ۱تا ۲ میلیمتر جیوه از فشار جو بیشتر باشد، دیگر باعث افزایش جریان لنف نمی‌شود، زیرا افزایش فشار بافت علاوه بر افزون بر مایعی که وارد مویرگ های لنفاوی می‌شود، سطح خارجی عروق لنفاوی بزرگتر را نیز می‌فشارد و مانع از جریان لنف می‌شود. این دو عامل در فشارهای بالا تقریبا بطور کامل همدیگر را خنثی می‌کنند، به نحوی که جریان لنف به حداکثر میزان خود می‌رسد.

پمپ لنفاوی جریان لنف را افزایش می‌دهد

تصاویر متحرک بدست آمده از عروق لنفاوی انسان و حیوان نشان می‌دهد که هر گاه مایع باعث کشیدگی لنفاتیک جمع کننده یا عروق لنفی بزرگتر شود، عضله جدار رگ بطور خودکار منقبض می‌شود. ضمنا هر یک از قطعات رگ که بین دو دریچه متوالی قرار دارد، به عنوان یک پمپ خودکار مجزا عمل می‌کند. به عبارت دیگر پر شدن هر قطعه باعث انقباض آن می‌شود و مایع از طریق دریچه بعدی وارد قطعه بعدی می‌شود. این روند در سراسر طول رگ لنفی ادامه می‌یابد تا نهایتا مایع لنف تخلیه شود.

پمپ ناشی از فشار متناوب خارجی بر لنفاتیک

هر گونه عامل خارجی که رگ لنفی را به تناوب بفشارد، می‌تواند آن را وارد به پمپ نماید. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از انقباض عضلات اطراف، حرکت فسمتهایی از بدن، ضربانات شریانی و فشار اجسام خارج از بدن بر بافت پمپ لنفاوی هنگام فعالیت فرد بسیار فعال است و جریان لنف را غالبا ۱۰ تا ۳۰ برابر می‌کند. از طرف دیگر لنف در حین استراحت بسیار کند (در حد صفر) است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا