تربيت‌ بدنی در قرون وسطی

قرون وسطی به طور تقریب شامل ده قرن بین قرن پنجم تا آغاز قرن شانزدهم میلادی است.تهاجم بربرهای توتنی به امپراتور روم باعث شكست رومی ها شد و به دلیل اینكه این قوم مردمی چادر نشین بودند كه به شكل بدوی زندگی می‌كردند  و زندگی آن ها توأم با شكار، چوپانی و شركت در جنگ ها و ورزش ها بود موجب احیای تربیت بدنی گردید. با سایت دانستنی های ورزشی همراه باشید.

تربيت‌ بدنی در قرون وسطی

در چنین شرایط زیستی، قدرت و تناسب و هماهنگی سیستم عصبی به‌خوبی ایجاد می‌شد.بربرهای توتنی، به تضمین نسلی قوی، سالم و بسیار تنومند در آینده كمك كردند (بوچارد ۱۳۷۴).در نتیجه عدم تمركز حكومت طی سال های سیاه بین قرن نهم تا چهاردهم دوره فئودالیسم آغاز شد.

برای پسر نجیب‌زادگان در دوره فئودالیسم دو حرفه در نظر گرفته می‌شد. آن ها یا به كلیسا می‌رفتند و پس از آموزش، روحانی می‌شدند و یا به كسوت شوالیه‌ها درمی‌آمدند. اگر كلیسا را انتخاب می‌كردند تعالیم مذهبی و دانشگاهی را دنبال می‌كردند و اگر به كسوت سلحشوری درمی‌آمدند، تعالیم جسمانی، اجتماعی و نظامی را پشت‌سر می‌گذاشتند. برای نوجوان كسوت سلحشوری و شوالیه‌گری بیشتر از كلیسا جذبه و كشش داشت.

تربیت‌ بدنی و ورزش در دوره فئودالیسم

تمریناتی را كه باید شوالیه انجام می‌داد، طولانی و كامل بود. در سن ۷ سالگی پسران برای شروع تعالیم شوالیه‌گری به قلعه نجیب‌زاده‌ای فرستاده می‌شدند. نخست با او مانند یک پادو برخورد می‌شد و معلم آموزشی او یک زن از قلعه لرد بود. در مدت پادویی، او آداب احترام، پیشخدمتی، پیغام‌رسانی و كمک به اهل خانه را یاد می‌گرفت و باقیمانده دوره كارآموزی را در فعالیت جسمانی برای سال های پر التهاب شوالیه‌گری آماده می‌شد و در رقابت هایی چون بوكس، دو و شمشیربازی، شنا و پرش شركت می‌كرد.

تربیت‌ بدنی و ورزش در دوره نوزایش غرب (رنسانس)

دوره نوزایش بر تربیت‌ بدنی و ورزش نیز تأثیر گذاشت، لذت بردن از حال و توسعه جسم و پرورش آن مورد توجه قرار گرفت و زهدگرایی در بین توده‌ها از رونق افتاد. نظریه وحدت روح و جسم و ضرورت هریک از این مقولات برای عملكرد بهینه در دوره نوزایش مورد پذیرش و حمایت قرار گرفت. بهبود یادگیری و دانش‌اندوزی از طریق سلامت جسمی، یک اعتقاد درونی شد. شخص پس از مطالعه و كار احتیاج به استراحت و تفریح داشت. توسعه و پرورش جسم باید هم به منظور سلامت و هم برای آمادگی جسمانی صورت می‌گرفت.

بعضی از رهبران و پیشروان برجسته دوره نوزایش كه به گسترش باورهای فوق در زمینه تربیت‌بدنی و ورزش كمک كردند عبارت‌اند از: ویتورینودافلترا، پیترو ورگریو، پوپ پیوس،سر توماس الیوت، مارتین لوتر، فرانسوا رابله، روگر آشام، جام میلتون، جان لاک، جان كومنیوس و ژان‌ژاك روسو. آنان دیدگاه های مهمی در زمینه تربیت‌بدنی ارائه نمودند كه پرداختن به تمام آن ها در درس تاریخ ضروری است.

برای نمونه ژان‌ژاک روسو در كتاب خود امیل، به تعلیم و تربیت آرمانی و سهم تربیت‌بدنی در سلامت و تقویت جسمانی اشاره می‌كند. او بر این نكته تأكید می‌كند كه جسم و روح مقوله‌های جدا از هم نیستند و با هم ارتباط دارند.بنابراین در دوره نوزایش این باور رایج شد كه تربیت‌بدنی برای تندرستی، آمادگی جنگی و برای رشد جسمانی ضرورت دارد.

تربیت‌ بدنی و ورزش بعد از نوزایش (در كشورهای غربی)

در اوایل قرن بیستم تربیت‌ بدنی نوین ظهور كرد.تلاش می‌شد اصول علمی نیازهای جسمانی شناخته شود. در دهه دوم، مربیان تربیت‌بدنی هدایت برنامه‌های آمادگی جسمانی و نیروهای مسلح را به‌دست گرفتند.در اواسط قرن بیستم مربیان از خدمات تخصصی برای معلولان ذهنی و جسمی آگاه شدند.از دهه هشتم به بعد چارچوب علمی متشكل از اصول تربیت‌بدنی به‌سرعت درحال رشد است، حوزه‌های متعدد تخصصی نظیر روان‌شناسی ورزشی و فیزیولوژی ورزشی متول دشده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا